۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

نگاهی به نقش شیعیان در افغانستان بعد از اشغال

احمد سليمان فارسي
شيعيان در افغانستان یک اقلیت اند این از مسلمات قطعیات است که شکی ر ا نمی پذیرد واقلیتي اند متشكل از اقوام مختلف , که در برخی نقاط افغانستان پراگنده اند مثلا قزلباش ها(کلاه سرخ پوشان) شیعیانی از بقایای لشکر نادر افشار اند که در کابل زیست می کنند وهمیشه روابط تنگاتنگی با نظامی حاکم در افغانستان داشته اند بلکه از مقربین دربار بوده اند.
هزاره ها از جمله اقوامی اند در افغانستان که شیعیان در آن زیاد اند در حالیکه برخی دیگر سنی اند که دربامیان ومناطق همجوارش سکونت دارند این حقیقت را عده ای نمیدانند که همه هزاره ها شیعه نیستند.
هزاره ها بقایای تاتاریهای اند که در این منطقه باقی ماندند. شیعه های در ولایات (استان های) قندهار وگردیز نیز اند که نفوذ شان از چند روستای محدود تجاوز نمی کند. در حالیکه در شرق افغانستان اصلا نمیتوانی انسان شیعی را پیدا کنی.
شیعیان در درازنای تاریخ افغانستان نقش های منفی وتخریبی را بازی کرده اند. همسایگی ایران همیشه درد سری برای افغانستان سنی بوده است لشکرکشی گرگین به افغانستان ونبرد میرویس هوتکی علیه آن وسپس نبرد های شاه اشرف هوتکی وتصرف پایتخت صفوی ها, نمونه های از این مد وجذر میان این دو کشور است. شایان ذکر است که اشرف هوتکی در نبردی لشکر پتر کبیر پادشاه روسیه نیز از پا درآورد.
وبدون شک که شیعیان در این مواقف شان از داشته های عقیدوی شان رهسپار میگردند داشته های که در مراجع دینی شان میتوان آن را دریافت. کتاب های که مراجع اساسی این دین را تشکیل می دهند اسلامی را شناسایی میدارد که با اسلام ناب قرآنی یکسره مخالف است بلکه اسلامی ر ا معرفی میدارد که اصلا با رهنمود های الهی در تضاد اند من در این مقاله سعی میکنم گوشه از فساد احزاب شیعی را در افغانستان بعد از حمله صلیبی بیان نمایم که به چه وقاحتی با امریکایها همنوا شدند ودر پهلوی اشغالگران ایستادند وبه شدت از رژیم دست نشانده امریکایی دفاع می نمایند بلکه این احزاب شیعی در ساختار این رژیم پوشالی نقش کلیدی را دارند.
احزاب شیعی در ایتلاف نامبارکی در پهلوی گروه شورای نظار ودیگر گروه ها ایستادند وجبهه ای را علیه امارت اسلامی طالبان تشکیل دادند وبدون شک که این ایستادگی به اشاره ایران انجام پذیرفت رژیم ایران امارت طالبان را خطر جدی می خواند که با نیرومندی اش منافعش ر ادر خطر میدانست زیرا مشکل ایران با نظامی است که ممثل حقیقی اسلام باشد واز حقوق مسلمین در هر جا به دفاع برخیزد وبخاطر تحقق اهداف والای اسلام به میدان کارزار داخل گردد رژیم ایران با بر اندازی رژیم شاهی خود را حامی مسلمین جهان وبدون کدام تبعیض مذهبی معرفي كرد وشعار "اسلام مرز را نمی شناسد" را بر افراشت ومی خواست در آستانه پیروزی انقلاب خمینی پیشتیبانی جهان اسلام را با خود داشته باشد اما ماهیت مذهب رافضی و اساسات آن را نمی شد دیگر در ورای شعار های پهن وعریض اما میان تهی پوشانید ماهیتی که اهل سنت را کافرانی می داند که بایست ازصفحه گیتی محو گردند زیرا اساسات این دین متقاضی این حکم است تحریف قرأن وارتداد اصحاب رضی الله عنهم به جز عدد انگشت شماری, ایمان به امامت وعصمت ایمه وموارد دیگری که همه یکسره با قرأن درمنافات اند.
اهل سنت در ایران با اینکه نسبت درشتی را تشکیل می دهند اما از حقوق اتباع ادیان دیگری چون یهودیت وغیره نيز بهره مند نیستند به شهادت رسانیدن جمعی غفیری از علمای اهل سنت وبه زندان افگندن جمعی دیگری دلالت بر صفوی بودن این رژیم دارد.
احزاب شیعی افغانی, ایران را قطب الهام گیری خویش می دانند بلکه به ایران به دید تقدس می نگرند وبنابر این دیدگاه مقدسانه, احزاب شیعی درحقیقت امتداد نفوذ نظام آیت ها ایرانی در افغانستان اند این احزاب در پهلوی گروهک های دیگر جبهه ایرا تشکیل دادند تا اینکه امریکایها به افغانستان به ریختن گرفتند ایران در اشغال افغانستان نقش به سزای داشت ایرانیها با نفوذ در جبهه شمال وهمکاری همه جانبه با امریکا این نقش تخریبی را در اشغال افغانستان بازی کردند خاتمی ومحسن رضایی ودیگران به صراحت اعلام داشتند که این نقش کلیدی آنها بود که کابل وبغداد به دست امریکایها افتادند. این نقش خاینانه رژیم صفوی در ایران تکرار همان نقش های بی شرمانه ی رافضیها در بستره تاریخ اسلام است همکاری با تاتاریها در سقوط بغداد در سال 656هجری ونبرد با عثمانیها وروابط حسنه با نصاری در اندلس پس از سقوط همه وهمه نشانه ای بارز این خیانت عظیم است که بار ها تاریخ ننگین شان را به آن رقم زده اند در حالیکه با این عملکرد ها خم به ابرو نیاورده اند .وامروز در افغانستان در حدود 200 روزنامه وجریده را ایران هزینه می دهد
با اشغال افغانستان احزاب شیعی به این نقش موروثه تاریخی شان به اشاره ایران ادامه دادند وعجیب اینکه این اقلیت با مهارت ویژه به احزابی توزیع گردیدند که باشد این احزاب با ایتلافها با احزاب دیگری افغانی نقش موثری را ایفا نمایند.
بدون شک که شیعیان توانستند در سایه اشغال اساسات فرسوده شان را به نمایش بگذارند وبا صراحت آن را تبلیغ نمایند بلکه در مواردی آن را تطبیق نمایند مثلا نکاح متعه از مواردی بود که قبلا در خفا اجرا میگردید اما با اشغال افغانستان این مورد علنی گردید ودوشیزه گان شیعی که از ایران بازگشت نموده اند یکی از بستره های تطبیق این حکم رافضی اند که به موجب آن به زعم اینها, انسان شایان ورود به بهشت می گردد.
طعن وناسزا به صحابه رضی الله عنهم از مواردیست که در سایه اشغال مشروعیت یافت چنانچه یکی از این شیادان در جریده ي عمرو بن العاص رضی الله را به "ماکیاول"تشبیه نمود. اما دشنام به معاویه وابوسفیان رضی الله عنها موردی است که با فرا رسیدن ماه محرم میتوانی در هر تکیه خانه آن را بشنوی.
یکی از شیادان این مذهب شخصی به اسم محسنی است که حوزه شیعی را در کابل برپا کرده است که بدون شک مصارف هنگفتش را اشغالگران و آیات ایران فراهم می نمایند این شخص با شعار های دروغینش می خواهد جایگاه معنوی را در افغانستان به دست آورد تا با اتکا به این فرآورد, آیین رافضی را در میان ملت سنی افغانستان نشر نماید.
قانون احوال شخصیه شیعیان که جدلی را در پارلمان قلابی وبیرون از آن به دنبال داشت یکی از فرآوردهای شیعیان در سایه اشغال است که همه رهبران شیعه را به این واداشت که موقف واحدومشتركي را بگیرند.
یکی از وسایلی كه شیعیان دایما به آن متوسل می شوند برچسپ وهابیت است گویا که دین رافضی با قرأن وسنت مشکلی ندارد واین وهابی ها اند که باعث تفرقه می گردند محسنی چندی پیش از نشر کتابهای شکایت داشت که ماهیت دین رافضی را فاش ساخته بود وی اقدام نشر این کتابها را به وهابیها نسبت داده بود .
نقش مرموز احزاب وشخصیت های شیعی در نمایش تمثیلی به نام انتخابات, پوشیده نیست. این احزاب وشخصیتها به گونه در این بازی جا گرفته اند که بی گمان باید برنده باشند. مثلا در ولایت (استان) بامیان محقق در حمایت از کرزی اظهار داشت: " کاندیدان کسی که روز ما کتش تیر میشه حامد کرزی است." محقق رسمیت مذهب جعفری وقانون احوال شخصیه را ازدست آورد های حکومت کرزی خواند.
اين شمه از جنایات این طایفه است که به وقاحت وآن هم در زیر خیمه فرسوده ای اشغال شعار محبت آل بیت رضوان الله علیهم را سر می دهند وقیام حسین رضی الله عنه را سرمشق زندگی شان میدانند در حالیکه در آغوش اشغال به سر می برند واز پستانش تغذیه می گردند وبه طبلش پا می کوبند آیا این است پیامد شعار های برافراشته شده ؟
آیا اگر حسین رضی الله عنه زنده می بود با اشغال گران کنار می آمد ؟ حسینی که یزید ر ا با مسلمان بودنش نپذیرفت آیا این کافران متجاوز ر ا به آغوش می کشید؟ مانند سیستانی که دهن بر دهن بریمر گذاشته بود.
والله جای شگفت است که این شیادان دم از محبت آل بیت رضوان الله علیهم می زنند ودر حقیقت اگر صادق باشند این شعار را به شعار راستین واصلی شان یعنی محبت با آل جورج واشنگتن تبدیل نمایند زیرا دیگر شیطان بزرگ به شریک استراتیژی مبدل گردید ودر هیاهوی اشغال کابل وبغداد ودر محفل پاکوبی خلیل زاد در کابل وبریمر در بغداد این شیطان بزرگ به شریک استراتیژی جامه بدل کرد و محسنی وسیستانی عقد متعه این دو را در حضور شهودی مانند خلیلی ومحقق از افغانستان وآل حکیم وآل صدر از عراق, بستند. ویکبار دیگر صفحه ی ننگین جدیدی را در ننگین نامه تاریخی شان افزودند.

هیچ نظری موجود نیست: