۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

قتل مروه وکشتار جمعی مسلمین در ترکستان وسکوت مرگبار جهان اسلام


ترجمه از احمد سلیمان فارسی

(وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ( سورة البقرة-217
(وپيوسته با شما جنگ مى‏كنند تا آنكه اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند. و هر كس از شما از دين خود برگردد، آن گاه در حال كفر بميرد، آنان كارهايشان در دنيا و آخرت تباه شده است. و آنان دوزخى‏اند، آنان در آنجا جاودانه‏اند)
امام ابن جرير طبري رحمه الله در تفسیر این آیه کریمه از عروه پسر زبیررحمهما الله نقل می نماید که گفت :"کافران پیوسته به دنبال خبیثترین وزشت ترین هدف اند ونه از آن بازگشت می نمایند ونه از آن دست بر میدارند این هدف همانا به فتنه انداختن مسلمین در دین شان است تا به کفر آنها را باز گردانند چناچه کسانی را که قبل از هجرت بر او چیره می شدند سعی میکردند تا او را به کفر باز گردانند"
الله عزوجل ماهیت فاشیستی غرب را که کینه عنصری قاتل مروه شربینی شمه از آن بود فاش ساخت, چنانچه جبروت وطغیان نظام چینی را در کشتارجمعی مسلمین رسوا نمود. کشتار وحشی که شمه ی از آن در پرده های تلویزیون ها به نمایش گذاشته شد تا جهانیان از این وحشت مسلط بر مسلمین وماهیت نظام چین ودروغش آگاه شوند.
مساجد به آتش کشانیده میشوند وزنان مسلمان ترکستانی به قتل می رسند وسرهای شان در دانشگاه ها آویزان می گردند واجساد پاکیزه شان برهنه در جاده ها انداخته می شوند ومسلمین ایغور با سلاح سفید (چاقووساطوروغیره) ذبح می گردند وبا ضربات شلاق وتازیانه وزنجیر های سنگی وساطور به قتل می رسند .
این وحشت چینی دلالت بر حقد دفین متجذر در نهان چینی های کمونیست علیه اسلام دارد. تبدیلی جاده ها به جویهای جاری شده ازخون, برهانیست چون آفتاب تابان بر این حقد, که جولانگاهش همین وحشت چینی علیه مسلمانهای ترکستانی است وسیما های آلوده با خون نجات یافته گان نمایانگر قتل دسته جمعی است که از آن رهایی یافته اند.
وغم انگیزترازاین همانا لامبالاتی جهان اسلام درمورد این گونه کشتارهای وحشی در همه اکناف است. الله از عمر خوشنود باد که گفت :"قسم به الله اگر قاطری در سرزمین عراق بیافتد عمر از آن در روز قیامت پرسان می شود"
این همان کینه ضد اسلام است که در آلمان مروه شربینی را بخاطر حجابش به قتل می رساند.
این همان غربی است که دهان به حمایت حقوق انسان وعدالت کج می نماید در حالیکه حقیقت این است که مسلمان ها را از نوع انسانی نمی دانند. وحوادث تکان دهنده تبعیضی علیه مسلمانها رو به افزایش است اما رسانه های خبری جهانی شمه از این حقایق را منعکس می سازند.
این دو حادثه تکان دهنده را کینه علیه اسلام به هم پیوند می دهد وعجیب اینکه این دو حادثه تکرار می گردد وسکوت مرگبار مسلمین نیز ادامه می یابد گویا که ضمایر ما مرده اند ویا خون ها در رگهای ما منجمد گردیده اند.
پس حل چه است وچگونه میتوان از این سکوت فضیحت بار رهایی یافت؟
1- موالات با الله ورسول صلی الله علیه وآله وسلم ومومنان را در خویش متحقق ساخته واز قضایا امت اعم از فردی وجمعی در همه بخش ها دفاع نموده ومساعی بیدریغ خود را در این راستا به خرچ دهیم.
2- اعلان بیزاری واضح از همه اشکال کفر. ودر این راستا نباید حرجی را به خود راه دهیم زیرا حالت فلاکت بار ما زاده سازشها وتنازلات از ثوابت واختلاط مفاهیم بنیادی اسلام است که در نهایت امر, شریعت اسلامی از جوامع ما کنار زده شد.
3- ازلوازم بیزاری ازکفر یکی هم مقاطعه با تولیدات کشوری های است مانند آلمان وچین که علیه اسلام می جنگند وباید علت این مقاطعه اقتصادی را به صراحت اعلان کنیم تا به سلاحی فعالی تبدیل گردد که هر آنکه را که خواهان جنگ علیه اسلام باشد وبخواهد که از کرامت امت اسلامی بکاهد در جا بنشاند.
4- نشر اسلام با همه داشته های دعوتی در این مناطق که اسلام مورد یورش قرار می گیرد وآن هم با الگوی نیک وشایسته که توجه آن ها را به اسلام معطوف دارد. زیرا الگوی ها زشت در غرب مانع دعوت اسلامی اند وسلوک مستقیم فرد مسلمان در ذاتش دعوت به سوی اسلام است.
5- بازگشت امت به سوی الله عزوجل وتطبیق شریعت الهی وتوقیر احکام شرعی وامتناع از منهیات وتتفیذ اوامر الهی . پس باید توبه نمایم وبازگشت به حق امر ستودنی است.
انس پسر مالک رضی الله عنه گفت رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت:" الله به توبه بنده اش خیلی خوشحال می شود هنگامی که به سویش توبه می کند نسبت به خوشحالی یکی ازشما که سوار بر مرکبش در صحرایی می باشد پس از او مرکبش فرار می نماید در حالیکه نان وآبش نیز بر آن است مأیوس می گردد به سوی درختی می آید در سایه اش می آساید در حالیکه از یافتن مرکبش مأیوس گردیده است او در این حالت (نا امیدی ) به سر میبرد که ناگهان مرکبش را نزد خویش ایستاده می یابد از لجامش میگیرد وسپس از فرط خوشحالی می گوید:" الهی ,تو بنده ی منی ومن رب تو ام " از فرط شادمانی اشتباه می کند" روايت از امام مسلم رحمه الله
من از الله برتر وعظیم مسئلت دارم که ستم وذلت وخواری را از امت رسول الله صلی الله علیه وسلم بردارد ودرفش اسلام را بیافرازد, بی گمان که او مالک وتوانا براین است.

هیچ نظری موجود نیست: