۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

اشغالگران و بانگ مذکرات وهمی با طالبان

احمدسلیمان فارسی
چندی قبل رسانه های وابسته به اشغالگران در افغانستان گزارش دادند که مذاکراتی در کابل میان نمایندگان اداره امریکایی کابل و نمایندگان حرکت اسلامی طالبان صورت گرفته است. اداره امریکایی کابل نیز پذیرفت که تماس های از قبل با برخی از اعضای حرکت اسلامی طالبان موجود است. اما اشغالگران و اداره امریکایی کابل از دادن معلومات بیشتر در زمینه خودداری می کنند
اما حرکت اسلامی طالبان با نشر اعلامیه این گزارش را حربه تبلیغاتی اشغالگران معرفی داشتند و در اعلامیه تاکید کردند که اگر واقعا چنین مذکراتی انجام پذیرفته باشد پس مهربانی نمایند دلیل مستندی را ارایه کنند تا نشاندهنده این دعوای اشغالگران باشد که همیشه آن را زعم میکنند.
از سوی دیگر بخش انگلیسی ماهواره الجزیره گزارش را به نشر سپرد که حکایت از نشستی داشت که در آن برخی از شخصیت های پاکستانی نیز شرکت ورزیده بودند. اما اعضای شرکت کننده این نشست که نمایندگان حرکت اسلامی طالبان معرفی شده بودند در حقیقت کسانی بودند که فعلا در کابل زندگی مینمایند و نمایندگی حرکت اسلامی طالبان را نمی نمایند بلکه برخی از آنها اصلا با حرکت اسلامی طالبان پیوند تنظیمی ندارد. اما شخصیت های پاکستانی اشتراک کننده افرادی بودند مانند اچکزی که روزگاری روابط تنگاتنگی با رژیم مارکسیستی جنرال نجیب داشت.
سپس امریکایی ها اعلان داشتند که با مذکرات مشکلی ندارند بلکه نمایندگان حرکت اسلامی طالبان می توانند به کابل بیایند و مستقیما به مذاکره بپردازند!!
دیری نگذشت که سازمان ملل نیز با انتشار اعلامیه از مذاکرات پذیرایی شان را اعلان داشت اما مشروط براینکه حرکت اسلامی طالبان سلاحش را بر زمین بگذارد و قانون اساسی اداره امریکایی کابل را به رسمیت بشناسد!!
بدون شک که امریکا در لجنزاری دست وپا میزند که خروج از آن متقاضی پرداخت هزینه است که اصلا امریکایی ها از پرداخت آن عاجز اند اما باید در جستجوی آن باشند تا آن را بپردازند.
چرا در این روزها بانگ مذاکرات را سر میدهند و طبل آن را می کوبند؟ در حالیکه اصلا حقیقتی ندارد وسپس اعلان میدارند که بلی از مذاکرات پشتیبانی می نمایند اما مشروط براینکه سلاح شان را برزمین بگذارند و قانون اساسی را بپذیرند.
ایا این پیش شرط مسخره نیست؟ حرکتی که شعارش اخراج اشغالگران از افغانستان و برپایی نظام اسلامی است آیا می شود که این پیش شرط را بپذیرد؟ این شرط حماقتی بیش نیست.
حرکتی که سلاحش را بگذارد این در حقیقت تسلیمی بیش نیست پس امریکایی ها از حرکت اسلامی طالبان می خواهند که تسلیم شود!!
دیگر اینکه کسانی که از طالبان نمایندگی می نمایند لطفا اسامی شان را اعلان کنند تا همه بدانند که کاسه زیر نیم کاسه نیست!
امریکایی ها بیش از نه سال می شود که لشکرکشی می نمایند و می کشند و می درند و به زندان می افگنند و خانه ها را به آتش می کشند رعب و خوف ایجاد می کنند اما بدون دست آوردی به جز افتضاح و رسوایی.
امریکایی ها آنقدر دست وپاچه اند که اصلا بدون هماهنگی و انسجامی دروغی را می بافند اما بدون اینکه عواقب رسوایی آن را در نظر داشته باشند.
مذاکرات در کجا؟ و کی ها در آن شرکت ورزیده بودند؟
امریکایی ها می خواهند که اذهان مردم را مغشوش بسازند که گویا مجاهدان کسانی که علیه اشغال می جنگند این ها نیز در پشت پرده ها مذاکرات می کنند و می خواهند در قدرت سهیم گردند!!
امریکایی ها میدانند که شکست در جنگ افغانستان امریست محتوم که باید آن را بپذیرند. جهش جهادی که امروز بخش بزرگی جهان اسلام را دربر گرفته است، نشاندهنده این حقیقت است که امریکایی ها در بیش از یک جبهه درگیر اند اما نمی توانند که در همه جبهات بجنگند بلکه دیگر فاقد توانایی نظامی اند که بتوانند در هر جبهه نقش بسزایی را ایفا کنند.
افغانستان محک برای امریکا بلکه برای پیمان اتلانتیک شمالی(ناتو) بود فرماندهان ناتو قبل از آغاز نبرد در افغانستان می گفتند که این اولین تجربه جنگی ناتو است اما دیده شد پیمان ناتو قادر نیست که در نبرد افغانستان برنده گردد.
عملیات پی در پی ناتو در برخی از نقاط افغانستان ارمغانی جز شکست نداشت.
از سوی دیگر اداره امریکایی کابل دیگر گراف رسوایش به صعودش ادامه میدهد صعودی که اصلا ولینعمتان این اداره اجیر را به ستوه درآورده است چنانچه دریک جریده امریکایی اداره امریکایی کابل را مشتی از مفسدان معرفی کرده بود که اصلا ارزشی این را ندارد که فرزندان غرب بخاطر استحکام این اداره مفسد این همه قربانی را متحمل گردند.
نمایش انتخابات نیز به گونه که اروپایی ها می خواستند برگزار نشد بلکه ارگان های وابسته به اشغال نیز از تقلب و تزویر در نمایش انتخابات شاکی اند بلکه آرای خیلی زیادی را باطل گردانیدند.
جهش جهادی همه افغانستان را احتوا داشته است وبدون شک که این همه امریکایی ها وشرکای جرمش را درکویر از حیرانی قرار داده است.
اما سعی می روزند تا منافع شان را در افغانستان نگه دارند. و بدون شک که نگهداری متقاضی اداره اجیری است. از اینرو تلاش می نمایند که حرکت اسلامی طالبان را در اداره اجیر شریک سازند، امری که اصلا منافی با مرامنامه حرکت اسلامی طالبان است و امریکایی ها از همه بیشتر این حقیقت را می دانند.

۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

نقش کشور های همجوار افغانستان در اشغال کنونی

احمدسلیمان فارسی
نه سال می شود که نبرد در افغانستان شعله ور است امریکایی ها خواستند با تحقق اهدافی که آن را به گوش همه رسانیدند نبردی را به راه بیاندازند و تایید وپشتیبانی همه جهان را به دست آورند. امریکایی ها گمان داشتند که به زودی می توانند افغانستان را به قلمرو استخرابی جهان نوین داخل نمایند و فرهنگ والا وناب اسلامی را ریشه کن نمایند و به جای آن فرهنگ منحط و جاهلی غربی را جاگزین کنند.
نه سال گذشت اما دست آوردی که امریکایی ها خواب آن را دیده بودند ومی خواستند به زودی متحقق گردد این دست آورد تا هنوز متحقق نگردیده است بلکه خیلی بعید به نظر می رسد که امریکایی ها بتوانند به آن برسند.
ناتو یا پیمان اتلانتیک شمالی که بزرگترین و نیرومندترین پیمان نظامی در جهان است، نتوانست در افغانستان موفقیتی داشته باشد.
بلکه تجربه نبرد در افغانستان خیلی تجربه تلخ و ناگوار برای این پیمان نظامی است و شاید با عقب نشینی نیروهای ناتو از این کشور این پیمان دچار ورشکستگی گردد واز هم بپاشد.
کشور های همسایه افغانستان نیز نقش مار درآستین را بازی میکنند کشور های مانند تاجکستان و ازبکستان نقش خطرناکی را در اشغال افغانستان بازی می نمایند زیرا نظام های حاکم بر این دو کشور خوف دارند که مبادا با شکست امریکا در افغانستان و حاکم گردیدن نظام نیرومند اسلامی در این کشور جهش جهادی مرزهای افغانستان را عبور نماید.
از یک سو حرکت های نیرومندی جهادی مانند حرکت اسلامی ازبکستان که زمانی علیه نظام این دو کشور می جنگید ودر این اواخر نیز دامنه فعالیت های جهادی علیه این دو نظام را توسعه داده است واز سوی دیگر بیداری اسلامی که همه کشور های آسیای میانه را فرا گرفته است. بدون شک که این اسبابی اند که نظام های حاکم براین کشور را بر می انگیزد که در پهلوی اشغالگران بیایستند تا نگذارند که نظام اسلامی نیرومندی در منطقه قامت بیافرازد. البته روسها نیز نقش بزرگی را در همسویی با این نظام ها در زمینه دارد.
ایران از کشورهای همسایه افغانستان است که علیه جهش جهادی در افغانستان دسیسه می چیند بلکه شریک استراتیژی امریکا در اشغال افغانستان وعراق است. ایرانی ها به صراحت می گویند که اگر همکاری این کشور نمی بود کابل وبغداد اشغال نمی گردیدند بلکه در افغانستان ایرانی ها به جبهه شمال که متشکل از احزاب نزدیک بلکه چسپیده به ایران بود واست و در اینده نیز این نقش را به پیش خواهد برد، امکانات نظامی فراهم میکرد تا علیه حرکت اسلامی طالبان بجنگد و نگذارد که حرکت اسلامی طالبان همه افغانستان را اداره نماید تا از تشکیل اقامه نظام نیرومند اسلامی در افغانستان جلوگیری کرده باشد نظامی که ماهیت نظام نا اسلامی ایران را به جهان اسلام فاش می سازد و از چهره کریه و زشت سردمدارن ایرانی پرده برمیدارد. اما این هدف اخیر متحقق گردید و با اشغال کابل و بغداد چهره کریه و ماهیت فاسد این دولت نا اسلامی فاش گردید.
ایران کشوریست که از یک سو سنگ مبارزه علیه امریکا این شیطان بزرگ را به سینه می کوبد واز سوی دیگر امریکا را شریک استراتیژی در اشغال این دو کشور میداند.
نیروهای وابسته به ایران در افغانستان دامنه فعالیت شان را در زیر چتر اشغال وسیع ساخته اند ومی خواهند نقش بزرگی را در ساختار سیاسی افغانستان داشته باشند.
بیش از دوصد جریده در افغانستان وابسته به ایران اند بلکه خبرگزرای های مانند آوا و غیره نیز پایگاه های خبری وابسته به ایران اند که نشخوار همان چیزی را می کنند که به آنها از قم و تهران و مشهد تلقین می گردد.
پاکستان همسایه جنوبی افغانستان است که در اسقاط نظام طالبان نقش خطرناکی را بازی داشت و علیه حرکت جهادی در پهلوی امریکا گام بر میدارد.
زندان گوانتانامو در جنوب قاره امریکا مالامال از کسانی است که اکثریت این زندانیان در پاکستان دستگیر گردیدند وبه امریکایی های تحویل داده شدند.
نشست نظامی سه جانبانه امریکا و پاکستان و اداره امریکایی کابل در شهر راولپندی که در سال چند بار برگزار می گردد نشاندهنده این حقیقت است.
نظام حاکم بر پاکستان فریاد می کشد که در خط اول نبرد علیه دهشت افگنان درپهلوی امریکا و متحدان آن قرار دارد شعار دایمی که همواره متولیان زمان امور در پاکستان به آن مباهات می ورزند.
این شمه از جنایات کشور های همجوار افغانستان است که علیه اسلام عزیز می رزمند اما جای شگفت این است که تا هنوز کسانی اند که این کشور ها را به ویژه ایران و پاکستان را اسلامی میدارند ودر دام فریب شعار های دروغین آیات قم افتاده اند (شعار مرگ بر امریکا) که دیگر رنگش را باخته است بلکه خیلی گیچ کننده است.