۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

خوف يهودیها از درفشهای سیاه

نوشته: فقیه بزرگوار حامد العلی حفظه الله
ترجمه از احمدسليمان فارسی
این بعید نیست که الله عزوجل غضب خود را بر امریکا نازل نماید و وقلبهای شان را یکی بردیگر بزند و آتش جنگ داخلی در کشور شان مشتعل گردد. زیرا سرکشان کشور امریکا با نشانه های بزرگی را که الله به سوی آنها فرستاد از طغیان شان دست نکشیدند. نشانه های بزرگ از یازده سپتمبر که مانند صاعقه از آسمان برآنها فرود آمد وسپس رسوایی وعاری را که به دست شیران عراق الله عزوجل این ها را چشانید و دهها هزار این ها را از پا درآوردند، سپس توفان کاترینا و سپس بحران اقتصادی که هنوز در سرآغازش است و پشت امریکا را شکست و سپس فاجعه بزرگی که ریزش نفت آن را به دنبال داشت. و آنچه را که درآینده به دنبال شان خواهد آمد از این فاجعه خیلی بزرگتر است تا اینکه الله عزوجل بینی فرعون را به خاک بمالد.
والله عزوجل بزرگترین وشدیدترین عذاب را برای اینها پنهان داشت هنگامی که این ها را به لانه شیران، اصحاب درفشهای سیاه، حرکت نیرومند طالبان و همتی که سخت تر از آهن است، فرستاد.
اين حركت خجسته طالبان است که جنرال های امریکایی را یکی پی دیگری سر میزند و وآخرین این ها مک کرستال بود که اوباما و معاونش و سایر نگبهانان کاخ سیاه را به تمسخر گرفت وبر حال فلاکتبار شان ناله وشیون برپا داشت در حالیکه این ها همه در گودال مقبره امبراطوریها غرق می شوند.
وهنگامی که پتریوس بر جایش نشست مقاله را در مجله "فورن پولیسی" می نویسد و می گوید که در ده سالی که از اشغال می گذرد عناصر از طالبان و سایر عناصر متشدد – در حالیکه خودش مجرم ومتشدد است- به شکل تدریجی در مناطق مرزی پاکستان وافغانستان متمرکز گریدند و بناهای لازم را به خاطر برنامه ریزی و اتصال و تنفید عملیات نظامی مجددا ریختند. و این تنظیم های در سال های اخیر وبه شکل روز افزون علیه ملت افغان- خیلی دروغگو است حرکت طالبان اشغالگران و آنچه را که به این ها وابسته است هدف می گیرند و اکثریت ملت افغان در کنار طالبان اند- وحکومت افغانی و نیروهای ایساف را مورد حمله قرار میدهند واین تنظیم ها همکاری را میان خود را چنین شکل داده اند که نه تنها خطری علیه افغانستان را تشکیل می دهند بلکه همه منطقه بلکه کشور های مختلفی را در جهان تهدید می نمایند.
اين در حالی است که (تاتریک کوکبیرن) در جریده "دی اندبندنت" که کار شناس در امور شرق میانه است مقاله را در رد علیه پتریوس می نویسد وی می گوید: "پتریوس جنگی را اداره می کند که امریکایی ها میدانند که نمی توانند در این جنگ در میدان نظامی برنده شوند، اما امریکایی ها نمی توانند بدون تحمل زیان هنگفتی را که آبروی شان را بریزاند، عقب نشینی نمایند" ومی گوید:"امریکا در بغداد وکابل منافع حیاتی که در معرض خطر باشد نداشت اما بعد از یازده سپتامیر در هردو جنگ در عراق وافغانستان لغزید تابتواند حیثیتش را که نیروی بزرگ جهانی است اعاده نماید. واشنگتن در هردو نبرد داخل می گردد و معتقد بود که پیروزی در هردو نبرد آسان است اما نخبگان سیاسی به سبب خوف شدیدشان دریافتند که امریکا وارد جنگهای فرسایشی شده است و این جنگها ناتوانی امریکا را فاش ساخت و اینکه ماشین محاربوی بزرگ امریکایی از عاجز است که بتواند بر نیروهای محلی که عدد شان در هرحالتی از سی هزار تجاوز نمی نماید، پیروز گردد".
این نویسنده حقیقت را گفت.
امریکا را بر حمله برعراق و افغانستان تکبر وگزافه گویی و استکبارش فرا خواند. امریکا می خواست که حیثیتش را به عنوان ابر قدرت جهاد اعاده نماید اما دیری نپاید که دریافت که جنگ فرسایشی را داخل گردیده است که ناتوانیش را ظاهر ساخت چنانکه این سنت الله با مستکبران است این ها را در اوج طغیان شان ذلیل می گرداند و درسی برای جهانیان می گرداند.
وهم نشانه ها دلالت براین دارد که افغانستان برای امریکا قبل از اینکه شکست مفتضحانه بخورند، به گودال ویتنامی به امریکا تبدیل می گردد.
امریکا عراق را می گزیند تا بغداد را اشغال نماید بغداد تمدن اسلامی را. تا امت اسلامی را در رمز تمدنش در مسیر تاریخ بکوبد.
وافغانستان را می گزیند تا امت اسلامی را در رمز قوت وعزتش که درفش جهاد اسلامی است، به کوبیدن بگیرد.
بر این حقیقت نکات ذیل دلالت می نماید:
1-افغانستان در مسیر تاریخ مقبره ای است که همه مستکبران در آن پرت می شود از اسکندر مقدونی که در آن غرق گردید تا انگیسی ها و روسها، و امروز اتحاد صیهو غربی که در کوهپایه هایش حیران است ونمی داند که چگونه بیرون شود؟
2-در افغانستان عنصر خیانت، که امت را به شدت در تاریخ می درد که عبارت از رافضیها اند، اندک است. رافضیهای که امتداد خط نفاق اند، چنانچه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه می گوید:"هر عاقلی آنچه را در زمانه اش رخ می دهد ویا به آنچه از فتنه ها و شرارت ها و فساد، به زمانه اش نزدیک است بنگرد در می یابد که بیشترین این فتنه ها از روافض است واین ها را از بزرگترین فتنها وشر ها می یابد و از هیچ فتنه وشر و فساد افگنی در امت که به آن دست یازند، دریغ نمی نمایند".
وکسانی که آنچه را در عراق ازهنگام داخل شدن اشغالگر صلیبی به وقوع پیوست به دقت پیگردی می نمایند، همه متفق اند که اگر عراق عاری از این منافقین می بود اشغالگر اصلا نمی توانست به آن داخل گردد و عراقی ها
علی الرغم خیانت همسایگان، برنابودی اشغالگر قادر بودند. در حالیکه رافضی های عراق بزرگترین اسباب داخلی بودند که سبب فاجعه اشغال وپیامدهای شومش گردیدند.
3- اشغال در افغانستان در خدعه سیاسی شکست اساسی خورد خدعه که در عراق - درفشهای جهاد در عراق بلند اند ومجاهدین دست بلند دارند- تا جای موفق گردید وتوانست آنچه را به نام (صحوات) یاد می شد بخاطر محاصره جهاد تشکیل دهد ودر این راستا از رافضیها استفاده اعظمی گردید. و پوشیده نیست که در جامعه افغانی این برنامه های شیطانی کارگر نمی افتد چون حرکت طالبان برعکس جریان جهادی در عراق، دولت حاکم بود در تعامل و احکام شان به نیکی یاد می گردیدند ملت افغان احسان و عدالت و پاکیزگی و آنچه را از امنیت در سایه نظام طالبان یافتند، فراموش نمی کنند. دیگر اینکه این حرکت توانست این سیرت نیکویش را در اثنای جهاد نگهدارد.
4-مزدوران اشغال صلیبی از عروسک کرزی تا ادناترین این اجیران را، اغلبیت ملت افغان، باندی از دزد ها وخاینان میداند که افغانستان را از فساد و مخدرات که طالبان آن را کاملا نابود ساختند, مالامال گردانیده اند و دارایی ها شان به ملیون ها دالر می رسد که آن را از سرمایه ملت می دزدند و سپس به بانک های خارجی تحویل میدارند این ها همه کشور افغان را در همه بخش ها ویران ساختند و به جز تخریب و ویرانی، ارمغانی نداشتند.
وملت افغان از این اشغال درس عملی را از اهداف اشغال صهیو صلیبی در افغانستان گرفت که اگر کشور به اشغال و اجیرانش گذاشته شود، چه آینده را خواهد داشت؟
5-ملت افغان دسته های منصران را می نگرد که یکی پی دیگری به افغانستان می ریزند و هدف اولین اشغال تهاجم عقیده اسلامی و یورش بر اسلام و تبدیلی ملت افغان به ملت مرتد از دینش است. ملت افغان با درک این حقیقت به پا برخاست تا از دینش دفاع نماید و حرکت مبارک طالبان را که حامی دین است، یاری بخشد وعلیه اشغال و راهکار خبیث صلیبی برخاست.
واين انتفاضه اش را،اهانت به مقدسات اسلامی مانند به آتش افگندن قران کریم و آغشتن آن به گندگی ها در زندانهای اشغال شعله ورتر ساخت.
6-ملت افغان میداند که اشغال صهیو صلیبی در افغانستان به زندگی مردم از زنها و کودکان و سالخوردگان ارزشی قایل نیستند چنانکه الله می گوید: ( لايرقبون في مؤمـن إلاّ ولا ذمـة وأولئك هم المعـتدون ) التوبه-10 (در [باره‏] هيچ مؤمنى حقّ خويشاوندى و پيمانى را رعايت نمى‏كنند و همينان تجاوز كارند)
واشغال بخاطر تحقق اهدافش محافل عروسی و مساجد و اجتماعات مردمی و حتی جنازه های را هدف می گیرد.
7- ملت افغان می بیند که بلاد افغان چگونه به چراگاه موساد صهیونیستی و استخبارات هندی این برادران یهودیها در مسیر تاریخ، مبدل می گردد.
ومی نگرند که انباشته های زیرزمینی افغانستان که الله عزوجل در بطن زمینش آن را نهاده است در سایه اشغال نوش جان غارتگران گردید و به هیزمی مبدل گردید که دشمنان اسلام در راهکار شان، که همه مقدسات امت را هدف می گیرند، به آن خود را نیرومند می گردانند.
می بینیم با درک این واقعیتها ملت افغان به دور جهاد حلقه می زنند و قیام فراگیری همه تاروپود ملت را فرا می گیرد وسپس به فرهنگ ملتی مبدل می گردد ملتی که هر کسی که علیه اشغال می جنگد قهرمان میداند و کسی که در این راه کشته می شود شهید میداند و کسی که فرزند و مالش را از دست می دهد وی را کسی میداند که در راه بهترین هدف و عادلترین قضیه، قربانی داده است.
جهاد طالبان به چنین اعتماد بر زمین ثابتی راسخانه می ایستد و به توفانی مبدل میگردد که هیچ چیزی توان مواجهه‌اش را ندارد واین به تنهایی ثبات وپایداری جهاد در افغانستان را به رهبری طالبان تفسیر میدارد این جهاد به سوی تحقق اهدافش بلند می گردد و محبت ملت افغان به آن روز افزون میشود ومناطق وسیعی را اداره می کند و مناطق نفوذش پهنتر می گردد وهرسال مناطق نفوذش اضافه تر می شود وبه گامهای استوار و آرام به سوی تحقق اهدافش سیر می نماید.
این تصویر تابناک وورشن از جهاد شریف علیه اشغالگر متعصب حقود است.
تصویر تابناک وروشن از صمود وپایداری گرامی علیه پیشروی استکبار خود کامه.
تصویر تابناک وروشن از قهرمانی های بی نظیر در میدان کارزار علیه غارتگران سرمایه های ملت ها.
تصویر تابناک وورشن از اهداف بلند و عقیده هدایت کننده علیه اهداف خبیث اشغالگر و اجیران خاین.
ودر اخیر یهودی های که سرزمین مقدس ما را در فلسطین غصب کرده اند این ها را درفشهای سیاه که بر شیران پشتون دراهتزار اند، خیلی می ترسانند چون میدانند که این سرزمین قلعه جهاد و سرچشمه عزت است وهنگامی که درفش جهاد اسلامی بر آن چیره می گردد و بستره امانی از نفوذ دشمن می گردد به زودی تیرهایش را به لانه یهودیها می فرستد و بهترین یاری کننده و تکیه گاه به جهاد فلسطین در همه بخش ها بلکه به همه جهاد در زمین تبدیل می گردد.
از الله مسئلت می کنیم که درفشهای جهاد را در سرزمین پیروزی ها پیروز بگرداند و نسیم پیروزی را به سویش بفرستد و نابودی حمله صهیو غربی بر امت اسلامی را محقق بگرداند تا افق های بیداری جنبش اسلامی جهانی گشوده گردند آمين
والله ما را كافيست و بر وی توکل می کنیم وتنها بروی توکل کنندگان، توکل می کنند.

هیچ نظری موجود نیست: