۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

ایران وچاپ کتابهای تعلیمی برای افغانستان

احمد سلیمان فارسی
چندی پیش رسانه ها گزارش دادند که دولت ایران در بخش آموزش وپرورش در افغانستان همکاری گسترده اش را اعلان داشته است این همکاری شامل چاپ وفراهم سازی کتابهای درسی برای شاگردان در داخل افغانستان وهمکاری هم جانبه با معلمین افغانی بخاطر رفع نیازمندی ها ورشد وارتقای آنها در این راستا است.
شاید کسانی که از بافت سیاسی واهداف نظام در ایران بی خبر اند این همکاری اعلان شده را فال نیک بگیرند وایران را یک کشور همجواری بدانند که حسن نیتش را می توان از لابلای این همکاری ها را دریافت. این پندار مانند پندار کسانی است که اشغال را توجیه می نمایند وهمان شعار دروغین اشغال را زمزمه می نمایند شعاری که دیگر رنگ باخته است شعار "بازسازی" که در حقیقت تاراج وبه یغما بردن داشته های یک ملت است وکلمه استعمار نیز از این شعار اخذ شده است که در حقیقت استخراب واستحمار است نه استعمار .
ایران شیعی یک همسایه رنج آوری به کشور های سنی همجوارش است پس این تنها افغانستان نیست که ایران شیعی مانند مار آستینی در آن در تلاش ایجاد فضای مناسبی است که نقش تخریبی اش را بازی کند بلکه همه کشور های هم جوار از این تلاشهای مذبوحانه در امان نبوده اند.
تاریخ شاهد این مساعی نامیمون است درزمانیکه عثمانی ها در قلب اورپا می جنگیدند ودروازه اروپای غربی را با محاصره پایتخت کشور اتریش به کوبیدن گرفته بودند این صفوی های رافضی بودند که به عراق یورش بردند وعثمانیها را واداشتند که لشکری را با ساز وبرگ نظامی به عراق نقل دهند تا این خطه را از یوغ صفوی ها را رها سازند.
نبرد های عثمانیها با صفوی ها یکی از مساعی نامیمونی بود که جلو فتح اورپای غربی را گرفت.
این یک برگی از تاریخ نگبت بار این صفوی ها است که دلالت بر نقش تخریبی شان در جهان اسلام می کند من با این مقدمه خواستم که خواننده را از حقیقتی آگاه ساخته باشم تا با این آگاهی ماهیت این رافضی را درک کرده باشیم مـتأسفانه ما تاریخ را کمتر ورق می زنیم وگاهی هم اگر ورق بزنیم وآگاه شویم زود فراموش می کنیم در حالیکه خواندن تاریخ در حقیقت خواندن انسانها است که اعمال شان را تاریخ مینامیم وباید نقش آن ها را به زاویه نسیان نگذاریم.
بیاید بنگریم که ایرانی ها چرا این همکاری همه جانبه را به طمطراق اعلان داشتند ؟ چه اهدافی را از ورای این اقدام ودیگر اقداماتی که به ان اشاره می شود دنبال می نمایند؟ آیا واقعا این همکاری ها بی شاییه ایست که اوضاع نا بهنجار تعلیمی افغانها گویا آیات ایران را به گریه آورده است واین ها را واداشته است که به اتکا به شعار "اسلام مرز را نمی شناسد" و"چه شیعه وچه سنی رهبر ما خمینی" اقدام به این همکاری نموده اند تا از ثقل این بحران تعلیمی کاسته باشند؟
اشغال افغانستان نقطه تحول بزرگی در پندار ها بود پندار های که واهی بودند اما بمثابه قلعه های خاکی, که باید حادثه‌‌ی این قلعه ها را از هم می پاشید.
اشغال افغانستان وسپس عراق این پندار های واهی را یکسره به خاک یکسان کرد ایران وشعار های پهنش همه فاش گردیدند. همکاری بی شایبه ایرا ن در اشغال این دو کشور از کسی پوشیده نیست ایرانی ها نقش فعالی را در زمینه بازی نمودند تا باشد در ساختار سیاسی این دو کشور نقش به سزایی داشته باشند امریکایی ها به این شریک استراتیژی ضرورت مبرم احساس می کردند زیرا امریکایی ها در پراگماتیت گوی سبقت را ربوده اند آن ها می دانستند که این همکاری ایران متقاضی مساحتی است که باید به ایرانی ها آن را سپرد تا نقشی را در ساختار این دو کشور همجوار داشته باشد ویا از مداخلات ایران در مواردی اغماض شود زیرا شراکت استراتیژی تقاضای آ ن را دارد.
در افغانستان احزاب شیعی در ساختار سیاسی نظام دست نشانده اشغالگران نقش کلیدی دارند وبدون شک که شراکت استراتیژی این زمینه را هموار کرده است.
از سوی دیگر امریکایی ها درک کرده اند که این سنی ها اند که برای اشغالگران درد سر اند پس می شود در کوبیدن این بیگانه ستیزان با شیعیان کنار آمد و زمینه را برای آنها مساعدساخت بیاید بنگریم آیا شیعی را میتوانیم در یابیم که علیه اشغالگران در عراق وافغانستان سلاح بر داشته باشد حاشا وکلا . زیرا هیچ یکی از مراجع عظام, فتوای در زمینه نیست. بلکه همه بر این اند که این فرصتی طلایی است که نباید آن را از دست داد چنانچه رهبران شیعه افغانی همه بر این اجماع دارند.
دیگر اینکه یکی از راهکار های اشغالگران در مسیر تاریخ کوبیدن اکثریت وجابجا سازی اقلیت در یک کشور است اما این راهکار را شرحیست که باید به آن اشاره شود: آن اینکه کوبیدن اکثریت متوجه همان قشریست که با اشغال نمی سازد اما آنانیکه با اشغال کنار می آیند به نوازش گرفته می شوند ودر زیر سایه شان اقلیت بر انگیخته شده را جا می دهند مثلا در افغانستان پشتون ها اکثریت اند واکثریت سنی . ومناطق پشتون نشین به ویژه حوزه جنوب وجنوب غرب محراق نبرد علیه اشغالگران است اما اشغالگر غلامان حلقه به گوش پشتون را به اریکه قدرت جا داده اند تا بتوانند به وسیله این دار ودسته, نبرد را در این مناطق خاموش سازند ودیگر اینکه بتوانند اقلیت شیعی راسهم به سزایی در ساختار سیاسی کشور بدهند چنانچه فعلا مشاهده می کنیم سهمی را اصلا به خواب هم نمی دیدند.
اما ایرانی ها میدانند که این سهم که میشود آن را خوراک شیر نامید منوط به اشغال است وبا فروپاشی اشغال این نابسامانی ناشی از آن نیز راهی تاریخ ننگین صفوی ها می گردد پس باید راهکاری بنیادی را سراغ داشت راهکاری که امریکا نیر با آن موافق است بلکه آن را یک ستراتیژِی می داند این راهکار نشر تشیع در افغانستان است اما در چند مرحله. تا حساسیت ها خاتمه یابند وقابلیت پذیرش درمردم را به میان بیاورند.
امروز مشاهده می کنیم که به رسمیت شناختن دین رافضی یک موفقیت چشمگیری آیات ایران در افغانستان است که به موجب آن میتوانند آزادانه فعالیت نمایند از هر نوع پیگیری رسمی در امان باشند از سوی دیگر اکثر گردانندگان جراید وروزنامه ها شیعیان اند اما با قیافه های مختلف . حوزه محسنی در غرب شهر کابل یک مرکز نشر رافضیت است واین شخص از امکانیات گسترده بهره مند است ویک شبکه ماهواره ایرا اداره می نماید .
از همه خطرناکتر خریداری زمین در ولایات عمده افغانستان مانند کابل, بلخ, وهرات است.
چاپ ونشر کتابهای تعلیمی وکمک به معلمین افغانی در بخش های مختلف همه وهمه به همان چشمه می ریزد که هدف از آن ابیاری منطقه است اما این بار با آب آلوده شیعی اما با علامت همکاری به نام زمزم .
ایرانی ها بخوبی می توانند از لابلای این کتابها سم پاشی نمایند وبا براندازی دوره های آموزشی به معلمین ورفع نیازمندی های شان, دیوارهای نفرت از رفض را بشکنند. زیرا از پستانی که شیر مکیده میشود نشاید که به دندانش گرفت.
آیا امریکایی ها وموتلفین شان از چاپ کتابها عاجز اند؟ آیا نمیتوانند نیازمندی های معلمین افغانی را رفع نمایند؟ البته به قسمی که امریکایی ها می خواهند .چرا نی .
اما امریکایی ها شیادانی اند که بعد از ورود شان به افغانستان, مکاتب را فعال ساختند وکتابهای تعلیمی را که قبلا به چاپ رسانیده بودند فورا توزیع نمودند و کتابهای چاپ شده در پاکستان را که در مکاتب افغانی در جهاد پار تدریس می گردیدند همه را غیر رسمی اعلان کردند بلکه توسط گماشتگان شان خریداری وبه آتش کشیدند.
چگونه به یک بارگی تحول شگرفی را شاهد می شویم که آیات قم وشیراز به ما دل می سوزانند گویا می خواهند ما را از تهاجم فرهنگی شیطان بزرگ برهانند ؟
این چاپ کتابها بنابر شراکت استراتیژِی امریکا وایران انجام می پذیرد که هدفش همانا برداشتن حساسیت ها وزمینه سازی برای کشت تخم های اصلاح شده رافضی در افغانستان است تا رافضیها در آینده از نفوذ سیاسی در منطقه بهره مند باشند.

هیچ نظری موجود نیست: