۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

ثبات بر مبدأ، از ویژگیهای دعوت اسلامی

ترجمه ونگارش از احمدسلیمان فارسی
یکی از مهمترین ویژگیهای دعوت اسلامی ثبات بر مبدأ وخط فکری و رشادت وپایمردی در حق وعدم تنازل از آن و مرفوض شمردن همه اشکال تنازل و حلهای وسط ومیانه در دعوت اسلامی است.
در مرحله مکی که دعوت اسلامی در محاصره قرار داشت می نگریم که در این مرحله دشوار رسول الله صلی الله علیه وسلم به خواسته های قریش اعتنایی نمی کند وبه عقب نمی رود و در سخت ترین شرایط و ناگوارترین روز های دعوت اسلامی در مکه درحالی که دعوت اسلامی در محاصره و یارانش اندک و در راه الله اذیت میدیدند، شکیبا بودند وهیچ گاهی به مزایده در راه دعوت اسلامی نپرداختند.
مشرکان مکه می خواستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم را به مزایده فراخوانند ومی خواستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم یا از دعوت اسلامی یکسره دست بردار شود ویا در وسط راه با مشرکان سازش نماید .
مشرکان در اوایل دعوت اسلامی به روش تهدید و تخویف پناه بردند تاباشد که رسول الله صلی الله علیه وسلم را از گام برداشتن در این مسیر مبارک باز دارند و مانع شوند وهنگامی که درک کردند که اصلا نمی توانند رسول الله صلی الله علیه وسلم را از گام برداشتن در این مسیرمبارک باز دارند به اذیت رسول الله صلی الله علیه وسلم می پردازند عبدالله بن عمر بن العاص رضی الله عنهما روایت می کند که سرداران قریش در کعبه اجتماع نمودند رسول الله صلی الله علیه وسلم را یاد نمودند و گفتند هرگز به جز در رویارویی با این شخص با انسان دیگری چنین صبرنکردیم عقل های ما را به استهزا گرفت پدران ما را دشنام داد دین ما را به انتقاد گرفت اجتماع ما را از پاشانید و الهه ما را ناسزا گفت بدون شک که ما خود را در امر بزرگی می یابیم. آنها در این گفتگو بودند که رسول الله صلی الله علیه وسلم پدیدار گردید و به سوی کعبه روان گردید به طواف خود ادامه داد و هنگامی که از نزد آنها می گذشت او را به آنچه که می گفت و به آن دعوت می کرد به طعن گرفتند ومن اثر این طعن را در رخسار مبارک رسول الله صلی الله علیه وسلم میدیدم به طوافش ادامه داد و بار سوم هنگام عبور از نزد آنها وی را مجددا به طعن گرفتند رسول الله صلی الله علیه وسلم به آنها گفت: ای سرداران قریش می شنوید قسم به ذاتی که نفسم در دستش است من به شما ذبح آورده ام. واین کلمات آن ها را تکان داد وهمه را در جای شان میخکوب گردانید.
رسول الله صلی الله علیه وسلم بر گشت فردا سرداران قریش گرد هم آمدند و من نیز در آنجا بودم به یکدیگر گفتند به یاد دارید آنچه از او به شما و از شما به او رسید تا آنکه شما را به آنچه آن را زشت می پندارید لب به سخن گشود و شما وی را گذاشتید ناگهان رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد اینها به سوی وی برخاستند و او را در احاطه خود گرفتند وگفتند تو چنین وچنان می گویی رسول الله صلی الله علیه وسلم می گفت: بلی من این را می گویم در این اثنا مردی را دیدم که از عبای رسول الله صلی الله علیه وسلم میگیرد و ابوبکر رضی الله عنه به دفاع از رسول الله صلی الله علیه وسلم بر می خیزد و در حالیکه اشک از چشمانش سرازیر است می گوید شخصی را به قتل می رسانید که می گوید ربم الله است.
رسول الله صلی الله علیه وسلم را می نگریم که چگونه علیه این مشرکین می ایستد و آن ها را تهدید می نماید "برای شما ذبح آورده ام" وبدون اعتنای به طعن و ناسزایی شان با قامت رسا به دعوتش ادامه میدهد.
از روشهای دیگر مشرکان روش تطمیع است که مشرکان را آن را به کار بستند از جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت است که گفت قریش به خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم اجتماع نمودند و گفتند بنگرید که کدام یک از شما به جادو و غیب گویی وشعر داناتر است تا او را نزد این شخص بفرستیم این شخص اجتماع ما را پاشانید وامر ما را گسیختاند ودین ما را به باد انتقاد گرفت وبا او صحبت کند وبه پاسخ هایش گوش فرا دهد، گفتند: غیر از ابو الولید (عتبه بن ربیعه) کسی را نمی شناسیم گفتند: پس تو ای ابوالید! ما تو را به این کار برگزیدیم.
ابوالولید نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفت و گفت: به الله سوگند که غضبی را شومتر از آنچه تو به آن دعوت می کنی ندیده ایم اجتماع ما را برهم ریختی و امر را پراگنده ساختی و دین ما ر ابه استهزا گرفتی و ما را در عرب رسوا نمودی تا اینکه گفتند در قریش جادوگر و غیب گویی ظهور کرده است تا اینکه امر را به این جا رسید که علیه یکدیگر شمشیر کشیده ویکدیگر را به قتل برسانیم پس ای محمد اگر نیازی به مال داری تا برایت آن را جمع آوری کنیم تا از ثروتمندترین مردان قریش باشی و اگر میل به ازدواج داری پس از زنان قریش اختیار نما تا ده تن از آنها را به عقد نکاحت در آوریم ودر روایت ابن اسحاق رحمه الله آمده است ای برادرزاده ام اگر به آنچه فرا می خوانی در ورای آن در جستجوی مال هستی برای تو مال جمع می کنیم تا از غنی ترین ما باشی واگر شرف و منزلت می خواهی ترا بزرگ خود می گردانیم وبه هیچ چیزی بدون امرت مبادرت نمی ورزیم واگر پادشاهی می خواهی ترا پادشاه می گردانیم رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: آیا تمام شد؟ گفت آری رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: (حم) وهنگامی که به این جا رسید (پس اگر روگردان شوند بگو ترسانیدم) ابوالولید گفت: کافیست آیا غیر از این چیزی نزد تو نیست رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: نه.
مشرکان مکه به اذیت رسول الله صلی الله علیه وسلم به اشکال گوناگون ادامه دادند اما رسول الله صلی الله علیه وسلم به این ازار واذیت ها اعتنایی نداشت.
یکی از اشکال دیگر ترفند های مشرکان را با رسول الله صلی الله علیه وسلم امام ابن جریر طبری رحمه الله روایت می کند که ولید بن عاص و اسود بن امیه با رسول الله صلی الله علیه وسلم می بیبنند و می گوید: ای محمد بیا آنچه را که تو عبادت می کنی ما عبادت می کنیم وآنچه را که ما عبادت می کنیم تو عبادت کن ودر امر خود ترا شریک بسازیم و اگر آنچه به خاطر آن فرستاده شده ای بهتر از آنچه نزد است، می باشد قطعا که ما نیز در آن شریک تو شده ایم و بهره خود را از آن برداشتیم واگر آنچه نزد ما است بهتر از آنچه است که نزد تو می باشد بدون شک که ما را در آن شریک گردیدی و بهره ات را دریافتی.
الله در این سوره (الکافرون) را مورد می فرستد.
از نمونه های فوق مشاهده می کنیم که تلاش های مذبوحانه قوم هیچ گاهی آرام نمی گیرد تا اینکه در راستای تهدید دعوتگر راستین دست به اقدامات جدی می زنند تا باشد آن ها را کلا از دعوت باز دارند واگر در این راستا حربه شان کارگر نیافتاد به روش های دیگر در زمینه متوسل می شوند تا باشد و لو اندک دعوتگر از استقامت و پایمردی انحراف نماید به حل های وسط تن هد!!
از دعوتگر خواستار تغیر اندک در مسیر دعوت می شوند تا در وسط راه سازش نماید و با تحقق پذیرفتن این حربه آهسته آهسته جز از منظومه نظام طاغوتی گردد.
اگر دعوتگر اسلامی ولو در تنازل از یک اصل از اصول اسلام با طاغوت ولشکرش سازش نماید بدون شک که دعوت راستین را از دست میدهد بلکه در نهایت صاحبان زر و زور وی را در صف شان قرار میدهند تا اینکه به تسلیمی کامل دعوتگر منتهی میگردد.
برخی از دعوتگران با اتکا بر طاغوت می خواهند دعوت شان پیروز شود و در این راستا از برخی از اصول تنازل مینمایند تا طاغوت را برنیانگیزد در حالیکه این تنازل جنایتی است که دعوتگر با این اقدام به دعوت نیز ضربه محکمی میزند بلکه دعوت را رنگ باخته می گرداند و سبب نفرت مردم از دعوت و دعوتگر میگرداند.
الله یگانه ذاتیست نه طاغوت ولشکریان باطل گرای آن، که بر او مومنان در نصرت و پیروزی حق توکل می کنند.
پس در هنگامی که دعوت اسلامی در مرحله استضعاف قرار دارد و لشکری در عقب ندارد بلکه در تعقیب و محاصره به سر میبرد می نگریم که رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را می آموزاند که نباید در دشوارترین مرحله دعوت اسلامی از اصول و اساسات اسلامی تنازل نماییم و تسلیم طاغوت گردیم و اعترافی به سلطه نامشروع طاغوت کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: