۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

اشغالگران و ترفند معادن سرشار طبیعی افغانستان

احمدسلیمان فارسی
در این روزها هیاهوی در رسانه های خبری برپا شده است هیاهوی که بدون شک برپاکننده آن امریکایی ها اند. چندی قبل در رسانه ها آمده بود که گروهی از متخصصان معدن شناسی امریکایی، گزارشی را تهیه داشته اند که نشاندهنده این است که افغانستان دارنده معادن سرشاری موادی مانند طلا ومس است که قیمتش را به چندین ملیون دالر امریکایی رقم زده بودند. سپس وزارت معدن وصنایع اداره امریکایی کابل این مبلغ را بیشتر نشان داد.
البته این خبر در رسانه های داخلی خارجی به تحلیل گرفته شد اما متأسفانه تحلیلی را نیافتم که موضوع را به دقت به بحث گرفته باشد من خواستم در این مقاله این موضوع را به خوانش بگیرم .
متأسفانه در جهانی که مازیست می کنیم به ندرت می توان تحلیلی را از اوضاع بیابیم که واقعا موضوع را به گونه که می سزد به بحث گرفته باشد و آن را کاوش دقیق نماید. رسانه ها که اکثر وابسته اند می بینیم که اخبار را به شکلی آماده می سازند که اهداف ولینعمتان شان را در زمینه خدمت کند و موضوع نشر معادن افغانستان نیز از این قبیل است.
بدون شک که افغانستان دارنده منابع سرشار طبیعی است و این تنها افغانستان نه بلکه همه کشور های اسلامی از این نعمت بهره مند اند اما نظام های فاسدی که براین کشور ها به ویژه افغانستان حاکم اند مانع بهره برداری درست از این معادن شده اند.
افغانستان سالیان متمادی می شود که میدان نبرد است نبرد حق علیه باطل. وبدون شک در سایه نبرد نمی توان از این منابع بهره برداشت بلکه این مخالف با قانون بهره برداری درست از این معادن است.
در نبرد علیه روسها همه شاهد اند که شمال افغانستان مانند بدخشان و پنجشیر که از ذخایر طبیعی سرشاری بهره مند اند این ذخایر در حقیقت در ملکیت دسته از کسانی بود که زور داشتند پس همین دسته که بعد ها در خطرناکترین دسیسه ها علیه افغانستان شریک اساسی بود، و دسته های خارجی مرتبط به این دسته بهره اساسی از این معادن را به جیب های شان فرو می ریختند.
واین غارتگری همچنان ادامه دارد، چون این دسته شریک اساسی اشغالگران در افغانستان است
اما اینکه اشغالگران چرا چنین خبری را نشر می نمایند؟ وسپس رسانه های خبر وابسته به این سفاکان این خبر را به تحلیل می گیرند البته تحلیلی که قبلا اشاره داشتم که در راستای اهداف امریکایی ها در منطقه است.
به جواب این پرسش به گونه فشرده رسیدگی می نمایم:
نبرد در افغانستان در سال نهمش داخل می گردد نبردی که پیامدهای خطرناکی را به جنگ افرزوان داشت ودارد واین امریست که اشغالگران قبل از همه آن را می دانند وبه آن اذعان دارند.
اهدافی را که در بدو جنگ اعلان داشتند هیچکدامی متحقق نگردید نبرد دامنه اش وسیعتر می گردد وهمه افغانستان را فراگرفته است بلکه به اعتراف اداره امریکایی در کابل اکثر ولسوالی ها (شهرستان ها) در افغانستان میدان نبرد علیه اشغالگران و اجیران شان می باشند لشکرکشی های اشغالگران به برخی از مناطق به شکست مواجه گردید که نبرد مارجه در ولایت هلمند نشاندهنده این حقیقت است در مارجه به اعتراف اشغالگران، اداره اجیر این توانمندی را ندارد که بتواند اداره را در این ولسوالی فعال سازد!!
برخی از کشور ها که گمان داشتند که جنگ افغانستان در روزهای خاتمه می یابد طولانی شدن جنگ و پهن شدن دایره اش این ها را واداشته است که اعلان نمایند که سربازان شان را از افغانستان بیرون می نمایند.
بدون شک که این همه امریکایی ها وا میدارد تا به وسیله متوسل گردند تا همه را در کنار داشته باشد و نبرد را ادامه دهد با اینکه می داند که عاقبت این نبرد برای امریکایی ها گوارا نیست اما باید بجنگند.
کسینجر وزیر خارجه اسبق امریکا می گوید که خروج نیروهای امریکایی از عراق شکست پنچ قرن تمدن غربی است. پس این گونه واکنش ها بدون شک که جنگ را بیشتر می افروزد جنگی که بدون شک پیامد جز تباهی تمدن جاهلی غرب، نخواهد داشت.
امریکایی ها با نشر چنین خبر می خواهند که توجه یغماگران را بیشتر جلب نمایند تا در این نبرد امریکا را تنها نگذراند و در این یغماگری شرکای عمده و اساسی امریکا باشند به گونه مثال چندی قبل امریکایی ها از کشور آذربایجان خواستند که این از این کشور منحیث راه اکمالاتی نیروهای نظامی در افغانستان استفاده نمایند اما در کنار این پیشنهاد امریکایی ها آذری ها را وعده دادند که در حل معضله نوگرونو قره باغ با کشور ارمنستان نقش اساسی را به نفع آذری ها بازی خواهند نمود.
امریکایی ها سعی می ورزند که در افغانستان نظام مخلوطی را تشکیل دهند نظامی که منافع امریکایی ها را تهدید نمی نماید خیلی کوشش می نمایند که درزی را در صفوف مجاهدین ایجاد نمایند و افرادی را به پیوستن به پروسه به اصطلاح صلح دعوت نمایند می نگریم که فریاد می کشند که با میانه رو ها در حرکت اسلامی طالبان می توانند کنار بیایند!! از یک سو با پهن کردن چنین شعار های می خواهند خود را حامی صلح در افغانستان معرفی نمایند و از سوی دیگر همزمان با این حرکت شیادانه اعلان می دارند که افغانستان دارای ذخایر سرشار طبیعی است تابه مردم افغانستان بگویند که کشور شما دارنده چینن سرمایه های است که اگر از آن به گونه درستی استفاده گردد بدون شک که افغانستان به کشوری از کشور های سرمایداری مبدل می گردد اما این همه در سایه جنگ ناممکن است پس تلاش همه جانبانه وگسترده را باید به کار انداخت تا از این معادن سرشار و غنی استفاده شود پس کسانی که حامی جنگ اند باید کنار زده شوند تا صلح وامنیت استقرار یابد و این امنیت افغانستان را درسایه این معادن غنی به سوی تعالی وترقی سوق دهد!!
پس این وسیله از وسایلی است که امریکایی ها به آن متوسل گردیدند تا خود را از منجلابی که در آن افتاده اند رهایی بخشند.
اما دیگر خیلی ناوقت است امریکایی ها باید بدانند که کسانی که علیه اینها می جنگند مانند کسانی نیستند که در آغوش اشغالگران دم از مبارزه و دعوت می زنند!! و بخاطر مشت پولی آماده سازش می شوند.
ونه مردم افغانستان مانند ملت امریکا کودن واحمق اند, که به این ترفند ها گول بخورند.
این امریکایی ها و شرکای جرمشان اند که در غارت سرمایه ها ملت ها نقش اساسی را بازی می نمایند بلکه بخاطر چور وچپاول این سرمایه ها لشکر می کشند و کشور ها را به خاک یکسان می سازند و باشندگان این کشور ها را می درند.
آیا این اوباشان، ملت ها را به سوی ترقی سوق می دهند!! این ها درندگانی بیش نیستند اما به زودی دریده می شوند. وبه امید آن روز، که به فرارسیدن آن متیقنم.

هیچ نظری موجود نیست: